اغلب مردم بخش قابل ملاحظه‌ای از زمان روزانه را صرف شبکه های اجتماعی می‌کنند. بنابراین رسانه اجتماعی به بخش تفکیک ناپذیر زندگی مردم تبدیل شده است. برخی از مردم، آنقدر به رسانه معتاد شده‌اند که بعد از بیدار شدن از خواب، اول از همه به سراغ شبکه‌های اجتماعی می‌روند. از این رو شناخت روند شبکه های اجتماعی برای برقراری ارتباط با مردم، اهمیت بسیاری پیدا کرده است.

بازاریابان و صاحبان کسب و کار به خاطر اهمیت شبکه اجتماعی در زندگی مصرف کنندگان و با هدف برقراری ارتباط با مشتریان به پلتفرم‌های شبکه اجتماعی روی می‌آورند. حجم بالایی از محتوا در رسانه اجتماعی جریان دارد و رقابت بالایی در این زمینه، وجود دارد. بدون راهبرد بازاریابی مناسب در شبکه اجتماعی نمی‌توانید در این رقابت فشرده، پیروز شوید. آگاهی از روندهای شبکه اجتماعی به تدوین راهبرد بازاریابی مناسب کمک کرده و شما را به کسب و کاری برجسته تبدیل می‌کند. در این مقاله شما را با پانزده روند یا ترند شبکه های اجتماعی در سال ۲۰۲۳ و فراتر از آن آشنا می‌کنیم.

روند شماره ۱: محتوای زودگذر همچنان محبوب خواهد ماند

محتوای زودگذر (Ephemeral Content) برای مدت زمان کوتاهی در دسترس قرار می‌گیرد و بعد ناپدید می‌شود. استوری‌های اینستاگرام و اسنپ چت نمونه‌های کاملی از این نوع محتوا هستند.  این روزها دامنه توجه مردم کم شده و شیوه مصرف محتوای آنها هم تغییر کرده است. از این رو، استوری هم در میان آنها طرفدار پیدا کرده است. استوری‌ها دارای محتوای کوتاه، تعاملی و اعتیادآور هستند. مردم هم ساعت‌ها وقت را صرف دیدن لحظه‌ای  قطاری از استوری‌ها می‌کنند. در نمودار زیر، افزایش کاربران فعال استوری‌های اینستاگرام در ماه‌های مختلف نشان داده شده است.

بازاریابان به روندهای فوق توجه می‌کنند و از آنها به نفع خودشان بهره می‌برند. طبق گزارش‌های اخیر، ۶۴ درصد از بازاریابان از استوری‌های اینستاگرام در راهبردها و برنامه‌های بازاریابی استفاده کرده‌اند. طبق مطالعه دیگری، برندها هر چهار روز یک استوری منتشر کننده و محبوبیت استوری‌ها رو به افزایش است.

 

روند شماره 2: پلتفرم‌های رسانه اجتماعی جاویژه(Niche) به خوبی فعالیت خواهند کرد

فیسبوک و اینستاگرام محبوب‌ترین و بزرگترین پلتفرم‌های رسانه اجتماعی هستند. با این حال در سال‌های اخیر چند پلتفرم رسانه اجتماعی جاویژه هم ظاهر شده‌اند که شهرت آنها تا حد زیادی افزایش یافته است.

برای مثال، تیک تاک(TikTok) یکی از پلتفرم‌های جاویژه است که کارش را در سال 2016 آغاز کرده و فوراً در میان جوانان محبوبیت یافته است. شرکت‌ها تجاری B2B، لینکداین را برای برنامه‌های رسانه اجتماعی خودشان ترجیح می‌دهند ولی علاقمندان به بازی‌های آنلاین به Twitch وابسته هستند. چند پلتفرم رسانه اجتماعی دیگر هم در این بین محبوبیت پیدا کرده‌اند و شهرتشان رو به افزایش است. در نمودار زیر برخی از پلتفرم‌های رسانه اجتماعی برحسب تعداد کاربرانشان به نمایش درآمده‌اند.

روند شماره ۳: اینستاگرام، لایک ها را حذف خواهد کرد

اینستاگرام یکی از بزرگترین شبکه‌های اجتماعی است و هرگونه تغییر در آن روی چشم انداز رسانه اجتماعی اثر دارد. این تغییر بزرگ، برداشتن لایک‌ها از روی پست‌ها است. اینستاگرام اخیراً این روش را در تست بتا مورد بررسی قرار داد و به زودی به طور کامل آن را اجرا خواهد کرد. براساس منطق زیربنایی این کار، تعداد لایک ها ارزش اجتماعی شخص را مشخص می‌کنند و این نوع کسب  اعتبار به معیاری برای سلامت روان مردم تبدیل شده که تا حدی زیانبار است.

برخی از مردم هم این دلیل را نمی‌پذیرند و معتقدند که هدف اینستاگرام، کسب درآمد بیشتر است. برندها پول زیادی را بابت تبلیغ محصولاتشان به اینفلوئنسرها پرداخت می‌کنند. از این مقدار پول هیچ چیزی عاید اینستاگرام نمی‌شود. بازار اینفلوئنسرها داغ شده و برندهای محبوب هم روش‌های بازاریابی سنتی را رها کرده‌اند. اگر اینستاگرام، لایک ها را حذف کند روی کمپین‌های تبلیغاتی برندها اثرگذار است. بنابراین برخی از برندها به سمت سرمایه گذاری روی تبلیغات اینستاگرام ترغیب می‌شوند تا به نرخ بازگشت سرمایه برسند.

حذف کردن لایک ها و جذب بازاریاب‌ها به سمت تبلیغات پولی اینستاگرام، نوعی تحول بزرگ در بازاریابی رسانه اجتماعی است. این امر روی اینفلوئنسرها اثر دارد و سایر شبکه‌های اجتماعی را در جهت اعمال چنین تحولی، ترغیب می‌کند.

روند شماره ۴: تجارت اجتماعی توسعه پیدا خواهد کرد

برندها از پلتفرم‌های رسانه اجتماعی مثل اینستاگرام، پین‌ترست و فیسبوک برای فروش محصولاتشان استفاده می‌کنند. مدت‌هاست که این تجارت اجتماعی به مسیر خرده فروشی جدیدی برای برندها تبدیل شده و این روند روز به روز قدرت بیشتری می‌گیرد.

تجارت الکترونیک در کنار سایر رسانه‌ها مثل وب سایت‌ها و فروشگاه‌های واقعی به کانالی برای خرده فروشی گسترده تبدیل شده است. این روند با معرفی ویژگی‌هایی مثل پست‌های قابل خرید و فروش در شبکه‌های اجتماعی مختلف تقویت خواهد شد.

شبکه‌های اجتماعی از پست‌های قابل خرید و فروش گرفته تا ویترین‌های اینستاگرام (Storefronts) به طور متوالی در حال تکامل هستند تا به پلتفرم‌های خرده فروشی تبدیل شوند. برندها و بازاریابان از این امکانات استفاده خواهند نمود و از تجارت اجتماعی به نفع خودشان بهره می‌برند.

روند شماره ۵: محتوای ویدئویی در فضای آنلاین سلطه پیدا خواهد کرد

محتوای ویدئویی یکی از انواع تعامل محتوا است و به زودی در فضای رسانه نسبت به سایر انواع محتوا، سلطه پیدا خواهد کرد. تنوع محتوای ویدئویی از ویدئوهای کوتاه و محبوب تیک تاک و استوری ها گرفته تا محتوای طولانی‌تر در یوتیوب متغیر است. ویدئوها آینده محتوای رسانه اجتماعی را می‌سازند. طبق مطالعات انجام شده، ۸۲ درصد از کل محتوای آنلاین تا سال ۲۰۲۳ را محتوای ویدئویی تشکیل می‌دهد. این امر اهمیت کاربرد محتوای ویدئویی در حوزه های اجتماعی مرتبط را نشان می‌دهد.

اگر در حال حاضر به دنبال تولید محتوای ویدئویی نیستید، از آن در راهبرد محتوای خودتان استفاده کنید. ویدئوها در آینده نزدیک به محتوای غالب در رسانه اجتماعی تبدیل خواهند شد. اگر این قضیه را جدی نگیرید؛ زمان اهمیت آنرا به شما نشان خواهد داد.

برای محتوای رسانه اجتماعی و تبلیغات می‌توانید از ویژگی‌هایی مثل استوری‌ها استفاده کنید. در پلتفرم‌هایی که غالباً متن و عکس در آنها رواج دارند هم می‌توانید ویدئوها را به عنوان پست منتشر کنید.

روند شماره ۶: کاربرد فناوری همواره رو به افزایش است

رسانه اجتماعی از فناوری‌هایی مثل واقعیت افزوده (Augmented Reality) و واقعیت مجازی (Virtual Reality) بیش از پیش استفاده خواهد کرد. با رشد پلتفرم‌های اجتماعی، کاربران به دنبال تجارب بهتر و تعاملی‌تر هستند و این فناوری‌ها، چنین تجاربی را میسر می‌کنند.

فیسبوک در این زمینه گام بلندی برداشته و Horizon را به عنوان دنیای واقعیت مجازی معرفی نموده است. مردم به این دنیای واقعیت مجازی وصل شده، بازی کرده و در آن به جستجو می‌پردازند. این نوع ارتباط در رسانه اجتماعی، سطح نوینی از تعامل را ساخته و برای آینده رسانه اجتماعی مفید است.

با اینکه واقعیت مجازی در رسانه اجتماعی وارد مرحله جدیدی شده ولی این شرایط برای واقعیت افزوده برقرار نیست. حالا واقعیت افزوده در چند پلتفرم اصلی مثل اسنپ چت و اینستاگرام به کار می‌رود. این محتوا به عنوان ابزاری برای تقویت محتوای بصری در شبکه اجتماعی تولید شد و محبوبیت گسترده‌ای پیدا کرده است.

روند شماره ۷: بازاریابی اینفلوئنسر همچنان اوج خواهد گرفت

در حال حاضر بازاریابی اینفلوئنسر یک روند جدید و رو به رشد دارد. امروزه اینفلوئنسرها با مبالغ نجومی که بابت تبلیغ برندها دریافت می‌کنند بر رسانه اجتماعی سلطه دارند. از دو دیدگاه می‌توان روند بازاریابی  اینفلوئنسر را مورد بررسی قرار داد. از یک دیدگاه تعداد اینفلوئنسر ها در رسانه اجتماعی به طور چشمگیری رو به افزایش است. در وهله دوم هم هزینه‌ای که کسب و کارها بابت بازاریابی اینفلوئنسرها خرج می‌کنند، رو به افزایش است.

سرمایه گذاری روی یک اینفلوئنسر بسیار ارزان‌تر از کمپین‌های تبلیغاتی تمام شده و به نتایج خوبی هم می‌رسد. بعلاوه اینفلوئنسرها هم بازاریابان را به انواع اهداف بازاریابی می‌رسانند. این دو عامل به دلایل اصلی برای قدرت گرفتن اینفلوئنسرها تبدیل شده‌اند.

حالا دیگر بازاریابان با یک یا دو اینفلوئنسر کار نمی‌کنند. آن‌ها با شبکه کاملی از اینفلوئنسرهای کوچک، جاویژه  و مرتبط همکاری می‌کنند. این اینفلوئنسرها نرخ تعامل بیشتر و هزینه پایین‌تری دارند. با گذشت زمان، بازاریابان بیشتری از این راهبرد بهره می‌برند و به جای سلبریتی ها با چند اینفلوئنسر کوچک‌تر همکاری خواهند کرد.

روند شماره ۸: کنترل قانونی و نظارت حقوقی بیشتر

رسانه‌های اجتماعی فواید زیادی دارند ولی در سال‌های اخیر، نقاط منفی خاصی را بروز داده‌اند. حفظ امنیت داده‌ها و حریم خصوصی دو مسأله مهم در پلتفرم‌های اجتماعی مثل فیسبوک هستند. رسانه اجتماعی به راحتی قادر به جمع آوری اطلاعات فردی و سوء استفاده از آنها است. بعلاوه ادعاهایی مبنی بر فروش داده‌های کاربران به سایر شرکت‌ها مطرح است.

در این بین شبکه‌های اجتماعی و نهادهای نظارتی هم سیاست‌های دقیق‌تری را در پیش خواهند گرفت. بسیاری از مردم، رسانه اجتماعی را فضایی ناامن می‌دانند و تغییر این شرایط به نفع همه است. پس باید آماده مقررات و محدودیت‌های بیشتری در این رسانه‌ها شویم.

روند شماره ۹: از واقعیت افزوده در رسانه بیشتر استفاده خواهد شد

واقعیت افزوده با اضافه کردن عناصر دیجیتال به محتوا، ظاهر آنرا تغییر می‌دهد. پلتفرم‌های رسانه اجتماعی مکان جالبی برای استفاده از این فناوری هستند. برای مثال اینستاگرام از واقعیت افزوده در تعدادی از فیلترهای تصویری بهره می‌برند. برای مثال برخی از فیلترها، آرایش چهره یا عینک آفتابی و گوش‌های خرگوشی را به تصویر اضافه می‌کنند. این فیلترها همان کاربرد واقعیت افزوده در تصاویر هستند.

این روند تا حد زیادی به وسیله اینستاگرام و اسنپ چت در میان مردم محبوبیت پیدا کرده است و در سال‌های پیش رو هم سایر پلتفرم‌های اجتماعی از این قابلیت استفاده خواهند کرد. برای مثال فیسبوک، فیلترهای واقعیت افزوده را قبل از اینستاگرام مطرح کرد ولی بعدها این قابلیت محبوبیت پیدا کرد. فیسبوک در حال بررسی کاربردهای بیشتر واقعیت مجازی و واقعیت افزوده است و در آینده نزدیک به کاربردهای بیشتر در این باره خواهد رسید.

کاربرد واقعیت افزوده فقط محدود به فیلترهای عکس و استوری نمی‌شود. برندها می‌توانند از واقعیت افزوده در ترسیم تجارب خرید بهتر برای مشتریان استفاده کنند. برای مثال یکی از برندهای آرایشی از واقعیت افزوده استفاده کرده و به مشتریانش اجازه می‌دهد تا قبل از خرید محصول به آرایش مجازی بپردازند. این قابلیت روی اپلیکیشن موبایلی این برند وجود داشت و حالا آنها از آن در فیسبوک خودشان هم استفاده کرده‌اند.

برندهای مختلف می‌توانند از واقعیت افزوده در رسانه‌های اجتماعی خودشان استفاده کنند و همچنان کاربرد این قابلیت در پلتفرم‌های رسانه اجتماعی رو به افزایش است.

روند شماره ۱۰: به کارگیری شبکه اجتماعی در حوزه خدمات مشتری رو به افزایش است

شبکه اجتماعی از دیرباز برای برقراری ارتباط و تبادل عکس و ویدئو بوده است. حالا دیگر کاربرد شبکه اجتماعی فراتر از برقراری ارتباط است. حالا رسانه اجتماعی به پلتفرم خرده فروشی، جستجوی محصول و کانال خدمات مشتریان تبدیل شده است. حالا برندهای زیادی از شبکه‌های اجتماعی به عنوان پلتفرم‌های ارائه خدمات به مشتریان استفاده می‌کنند.

مشتریان از طریق رسانه اجتماعی به برندها دسترسی پیدا کردند و برندها هم به تدریج متوجه این تحول شدند. شاید عدم پاسخگویی درست به مشتریان از طریق سایر کانال‌های ارتباطی باعث شد تا آنها به رسانه‌های اجتماعی روی آورند. شاید هم به خاطر سهولت دسترسی به این مسیر آمده‌اند. برندها هم به مشتریان در این رسانه‌ها پاسخ دادند و آنها را به کانال‌های درست هدایت کردند.

در سال‌های پیش رو هم این تعامل‌ها چند برابر خواهد شد. این شرایط تنها محدود به پاسخگویی از جانب برندها نمی‌شود. حالا دیگر برندها باید رسانه اجتماعی را به عنوان کانال مهم خدمات مشتری در نظر بگیرند.

روند شماره 11: شخصی سازی (Personalization) اوج خواهد گرفت

حالا نوبت به کارگیری روند جهانی شخصی سازی در شبکه اجتماعی است. به اعتقاد برخی از کارشناسان، برندها نمی‌توانند محتوای رسانه اجتماعی را برای بخش‌های مختلف مشتریان، شخصی سازی کنند. صاحبان کسب و کار و بازاریابان می‌توانند از شخصی سازی در تبلیغات رسانه اجتماعی استفاده کنند. پلتفرم‌های رسانه اجتماعی امکان هدفگذاری و سفارشی سازی پیشرفته را برای بازاریابان فراهم می‌کنند. با این روش، تبلیغات مناسب در زمان مناسب در اختیار افراد مناسب قرار می‌گیرد.

حالا دیگر شخصی سازی به جایی رسیده که پلتفرم‌های رسانه اجتماعی می‌فهمند که شما به چه نوع محصولاتی علاقه دارید. از این رو تبلیغات محصولات مشابه از برندهای مختلف را در اختیارتان قرار می‌دهند. می‌توانید این شرایط را امتحان کنید. تبلیغ محصول مشخصی را در اینستاگرام جستجو کنید؛ به سرعت فید اینستاگرام شما پر از تبلیغ محصولات مشابه می‌شود. هر چقدر روی تبلیغات بیشتری کلیک کنید، اینستاگرام هم بیشتر با رفتار و اولویت‌های آنلاین شما آشنا می‌شود. تمامی تبلیغات اینستاگرامی شما مطابق علایق شما شخصی سازی می‌شود.

روند شماره 12: هدف‌گذاری محلی (Local Targeting) هم رواج پیدا خواهد کرد

برندهای محلی برای رسیدن به ترافیک ارگانیک بیشتر به سئوی محلی علاقمند هستند؛ هدفگذاری محلی هم در حکم سئوی محلی در رسانه اجتماعی است. برندهای زیادی برای هدفگذاری و جذب افراد از منطقه جغرافیایی مشخص به دنبال هدفگذاری مکان محور یا محلی می‌روند. یکی از روش‌های جذب مخاطب محلی برای برندها نشان گذاری جغرافیایی (ژئوتگینگ=Geo-tagging) پست‌ها و استوری ها است. اگر مکان محتوای شبکه اجتماعی خودتان را مشخص کنید به طور طبیعی مخاطب محلی را جذب خواهید کرد.

پلتفرم‌های اجتماعی مثل اینستاگرام گزینه جستجوی پست‌های منتشر شده در مکان‌های نزدیک یا مکان‌های مشخص را دارند. با اضافه کردن مکان یا لوکیشن به محتوا امکان نمایش آن در نتایج جستجو را فراهم کرده و مردم محلی هم راحتتر برند و محتوای شما را پیدا می‌کنند.

نشان گذاری جغرافیایی یا ژئوتگینگ برای پست‌ها یا توئیت‌های تبلیغاتی خوب است؛ چون به مخاطبان مناسب می‌رسید. برای مثال با استفاده از گزینه «Boost post» در فیسبوک، مکان‌های جغرافیایی مدنظرتان را انتخاب می‌کنید. فیسبوک هم پست‌های شما را به افراد حاضر در این مکان‌ها نشان می‌دهد.

برندها هم از ژئوتگینگ برای جذب مشارکت افراد در کنفرانس‌ها و رویدادهای محلی استفاده می‌کنند. برندها از فیلترهای مکانی در تبلیغات رسانه اجتماعی بهره می‌برند تا تنها مخاطب محلی را هدف قرار دهند. نشان گذاری جغرافیایی یا مکانی، فواید زیادی در رسانه اجتماعی دارد و باید نحوه بهره برداری از آن را یاد بگیرید.

 

روند شماره 13: برندهای بیشتری از گوش دادن به رسانه اجتماعی (Social listening) در راهبردهای بازاریابی استفاده خواهند کرد

رسانه اجتماعی برای کسب و کارها در حکم یک معدن طلا برای استخراج داده و نگرش نسبت به راهبردهای بازاریابی اجتماعی است. دسترسی به این داده‌ها با کمک ابزارهای گوش دادن به رسانه اجتماعی بسیار ساده شده است. ابزارهای گوش دادن به رسانه اجتماعی، انجام گفتگوها را ساده کرده و راهشان را در هر راهبرد بازاریابی پیدا کرده‌اند. برندها هم به دلایل مختلفی از آنها استفاده می‌کنند.

با گوش دادن به رسانه اجتماعی می‌توانید اثر کمپین رسانه اجتماعی و ادراک مردم از برندتان را بشناسید. ابزارهای گوش دادن به رسانه اجتماعی زیادی وجود دارند که می‌توانید از آنها استفاده نموده و بهترینشان را برای کسب و کارتان انتخاب کنید.

 

روند شماره 14: محتوای تولید شده توسط کاربر ( User-Generated content) همچنان محبوبیت خواهد داشت

به کارگیری محتوای تولید شده توسط کاربر، روند جدیدی در رسانه اجتماعی نیست ولی همچنان تداوم خواهد یافت. حالا دیگر بازاریابان بیشتر و بیشتری از UGC استفاده می‌کنند. برخی از برندها هم مشتریان را در جهت تولید محتوا و تگ کردن برندشان تشویق می‌کنند. برخی از برندها هم به طور کامل در حوزه تولید محتوا برای رسانه اجتماعی به محتوای تولید شده توسط کاربر وابسته هستند.

باید فضایی را برای UGC در برنامه و بازاریابی محتوا در نظر بگیرید. تولید این محتوا رایگان بوده و بسیار معتبرتر از محتوای برند خورده است. این محتوا، برند شما را قابل اعتماد تر و و موجه نشان می‌دهند. اگر هیچگاه از محتوای تولید شده توسط کاربر در پروفایل‌های رسانه اجتماعی استفاده نکرده‌اید، هیچگاه برای این کار، دیر نیست.

 

روند شماره ۱۵: اوج جوامع رسانه اجتماعی

جوامع رسانه اجتماعی نسبت به قبل محبوبیت بیشتری پیدا کرده‌اند. این جوامع، گروه‌های اجتماعی هستند که از جانب برندها و با هدف شبکه سازی در میان مشتریان ایجاد شده‌اند. این گروه‌ها، معمولاً به طور خصوصی و حول افراد هم فکر تشکیل می‌شوند. این افراد دور هم جمع شده و حول علاقمندی‌هایشان صحبت می‌کنند.

گروه‌های فیسبوکی نمونه‌های برجسته‌ای از این جوامع هستند. بسیاری از برندها از این گروه‌ها برای جمع کردن مشتریان فعلی و احتمالی دور همدیگر استفاده می‌کنند. اعضای این گروه‌ها در مورد تجارب شخصی و موضوعات مختلف صحبت می‌کنند و به دنبال راه حل مشکلاتشان هستند. برندها می‌توانند از جوامع رسانه اجتماعی در جهت معرفی محصولات جدید، دریافت بازخورد از مشتریان و کسب دیدگاه ارزشمند مشتریان استفاده کنند.

آیا زندگی فریلنسری را انتخاب کرده‌اید؟ پس باید بدانید که نوشتن برای خودتان با نوشتن برای کارفرما و مشتری، فرق دارد. فریلنسرها ورای کاری که انجام می‌دهند؛ یک برند محسوب می‌شوند. پس باید این برند را در صفحه درباره من (About) یا پروفایلشان معرفی کنند.

شما به عنوان فریلنسر یا کارشناس تولید محتوا در تعامل با مشتری به فروش محتوا نمی‌پردازید؛ بلکه در حال فروش زمان، مهارت‌ها و سبک کاری خاص خودتان هستید. برای تبلیغات خدمات خودتان به محتوایی جذاب در صفحه درباره من نیاز دارید.اگر وب سایت یا وبلاگ اختصاصی ندارید، امکان تهیه صفحه پروفایل در بسیاری از سایتهای  دورکاری خارجی و داخلی از جمله کارلنسر فراهم است. کارفرما و مشتریان احتمالی بر اساس این پروفایل در مورد استخدام شما تصمیم گیری می‌کنند.

صفحه درباره من یا پروفایل در حکم یک برگه مصاحبه شغلی عمل می‌نماید. پس به رزومه‌ای برجسته نیاز دارید تا شما را از سایر رقبای فریلنسر جدا کند. در این مقاله شما را با اجزای ضروری صفحه درباره من یا پروفایل آشنا می‌کنیم.

 

تصویر پروفایل عالی تهیه کنید

تصاویر سلفی عجیب و تصاویر تاری که در شب گرفته شده‌اند را می‌توان به عنوان عکس پروفایل قرار داد ولی نسل اینستاگرامی امروز به دنبال استانداردهای بالاتری است. برای این عکس هزینه کرده و از یک عکاس بخواهید تا چند عکس حرفه‌ای از شما بگیرد. با کمی جستجو در میان عکس‌های پروفایل بلاگرها به استایل غیر رسمی و متناسب با برند کاری خودتان می‌رسید. تا حد امکان از این تصویر در تمامی پروفایل‌های رسانه اجتماعی استفاده کنید تا مشتریان به راحتی شما را پیدا کنند.

مقدمه جذاب بنویسید

در اینجا هم مثل هر کسب و کار دیگری تنها چند ثانیه برای جلب نظر مخاطب وقت دارید. چند نسخه از مقدمه مد نظرتان تهیه کرده و از چند دوست بخواهید تا بهترینشان را انتخاب کنند. در این قسمت باید مخاطب یا مشتری احتمالی را شگفت زده کنید.

مهارت‌ها و دستاوردهایتان را نمایش دهید. اگر صلاحیت خاصی دارید؛ در این قسمت قید کنید. فهرست طولانی تهیه نکنید(مگر آنکه طبق صنعت محل کارتان به گذراندن دوره‌های مهارتی زیادی نیاز دارید مثل درمانگران و متخصصان زیبایی). به طور کلی در مورد تجارب کاری خودتان صحبت کنید. بزرگ‌ترین دستاوردتان چه بوده؟ آنرا بنویسید.

چرا باید شما را استخدام کنند؟

صفحه درباره من یا پروفایل شما، دلیلی برای انتخابتان در رقابت میان فریلنسرها است. برای مثال در طراحی سایت مهارت دارید ولی آیا می‌توانید سایتی با قابلیت تبدیل بازدید کننده به مشتری را طراحی کنید؟ دقیق شوید و به خوبی از زبان فروش استفاده کنید.

اعداد را فراموش نکنید

نوشتن متن طولانی برای فروش، یک ایده مفید است؛ ولی اعداد، ارقام و آمار به اثبات صلاحیت شما کمک می‌کنند. به تعداد پروژ‌های انجام شده برای مشتریان، نرخ بازگشت سرمایه یا تعداد میانگین ستاره‌های دریافتی از مشتریان اشاره کنید.

اگر تازه کار هستید و هنوز به عدد و رقم خاصی نرسیده‌اید؛ در گوگل به دنبال آمارهای کلی در کسب و کارتان بگردید. از عبارات و ارقام کلی استفاده کنید. برای مثال بنویسید:« ۷۲ درصد از بازاریابان محتوا معتقدند که بازاریابی محتوا، میزان تعامل با مردم را افزایش می‌دهد؛ این افراد به خدمات نگارش محتوای من نیاز دارند».

خدماتتان را به فروش برسانید

اگر در صفحه درباره من، تقاضای خرید خدماتتان را مطرح نکنید؛ پس تهیه آن هیچ فایده‌ای ندارد. مردم تنبل هستند و دنبال دکمه ثبت سفارش یا چت با شما نمی‌گردند؛ پس خودتان آنرا دم دستشان قرار دهید.

شبکه های اجتماعی و لینک‌‌ها

اگر اکانت فیسبوک، توئیتر، اینستاگرام و غیره دارید؛ لینک آنها را در صفحه درباره من قرار دهید. اگر به طور مداوم اطلاعات فنی و علمی در حوزه صنعت خودتان را به اشتراک می‌گذارید تا صلاحیت کاری خودتان را نشان دهید؛ پس لینک آن را قید کنید. از هیچ فرصتی برای متقاعد کردن کارفرما و مخاطب دریغ نکنید.

در نهایت …

کارفرما و مشتری تولید محتوا برای استخدام فریلنسر به پروفایل یا صفحه درباره من مراجعه می‌کند تا با رزومه کاری و صلاحیت‌های او آشنا شود. این صفحه را به رزومه کاری سیار و مسیر تعامل با مخاطب مبدل کنید. اگر فریلنسر هستید، چه ویژگی‌های دیگری را در صفحه خودتان لحاظ می‌کنید؟ نظراتتان را با ما در میان بگذارید.

همه گیری ویروس کرونا روی زندگی همه مشاغل از جمله فریلنسرها تاثیر فراوانی دارد. به اعتقاد یکی از اساتید روزنامه نگاری: «قرنطینه برای فریلنسرها مثل یک نسیم خوشایند است؛ چون آنها به انزوا عادات دارند». در نگاه اول به نظر می رسد او اشتباه نکرده چون اغلب مردم، زندگی فریلنسری را معادل قرنطینه شدن در خانه می‌دانند. در این مقاله به شما می‌گوییم که اینطور نیست. حالا شیوع ویروس کرونا باورهای نادرست در مورد زندگی فریلنسری را افشا نموده است.

پنج باور نادرست در مورد زندگی فریلنسری

زمان آن رسیده تا در مورد دورکاری و فریلنسری واقع بین شویم و باورها و پیش فرض‌های واهی را کنار بگذاریم. بیشتر مردم فریلنسرها را افرادی منزوی با موهای ژولیده و چشم‌های پف کرده می‌دانند. اما طبق اظهار نظر فریلنسرها در فضای مجازی، قرنطینه به خاطر ویروس کرونا، به خلاقیت و ابتکار عمل آنها هم لطمه زده است. از طرف دیگر تعامل فریلنسرها با یکدیگر در دوران قرنطینه باعث شده تا مسیرهای کاری جدیدی را پیدا کنند.

 

باور نادرست اول: فریلنسرها به تنهایی کار می‌کنند

فریلنسرها تنها کمی از زمانشان را به تنهایی کار می‌کنند. در واقع همکاری در این سبک کاری، حرف اول را می‌زند. مسیر هر پروژه از ایده پردازی تا تکمیل آن، هیچگاه تکراری نمی‌شود. هر بار با محتوای جدید و کارفرمای جدیدی سروکار دارند. فریلنسرها برای تکمیل پروژه‌ها می‌توانند از یکدیگر یا افراد متخصص در حوزه کاری خودشان کمک بگیرند.

برخی از فریلنسرها، در پلتفرم‌های دورکاری مثل کارلنسر یا گروههای رسانه اجتماعی عضویت دارند تا فرصت‌های کاری جدید و متنوع را بررسی نمایند. در این پلتفرم‌ها امکان چت و پرسش و پاسخ، فراهم است. با شیوع ویروس کرونا، طرفداران دورکاری و پلتفرم‌های مجازی افزایش یافت و حالا با تعداد بیشتری از افراد متخصص و کارشناس در دنیای فریلنسری مواجه هستیم.

 

باور نادرست دوم: فریلنسرها فقط با لپ تاپشان سروکار دارند

بله فریلنسرها با کمک لب تاپشان کار می‌کنند ولی دسترسی به فضای آنلاین یکی از عناصر کاری مهم برای زندگی فریلنسری است. در بسیاری از مواقع برای ارتباط تصویری و ملاقات با کارفرما به نرم افزارهای ارتباطی نیاز داریم که تنها در فضای آنلاین و با دسترسی به اینترنت میسر هستند. با شیوع ویروس کرونا، نرم افزارهای ارتباطی مثل اسکایپ، واتس اپ و زوم از محبوبیت بیشتری برخوردار شدند. در واقع تماس تصویری جایگزین تماس چهره به چهره شد.

 

باور نادرست سوم: فریلنسرها برای ایده پردازی به جادو نیاز دارند

چقدر خوب بود اگر در حالیکه پیژامه پوشیده‌اید، ناگهان ایده‌ای جدید برای پروژه به ذهنتان خطور می‌کرد ولی واقعیت چیز دیگری است. فریلنسرها باید موهایشان را مرتب کنند؛ مسواک بزنند؛ لباس مرتب بپوشند و آماده صحبت با کارفرما در مورد پروژه جدید شوند. آن‌ها به طور مرتب برای دریافت اطلاعات جدید با کارفرما یا مشتری تماس می‌گیرند تا به بهترین ایده برسند. بعد از ساعت‌ها مشاوره و ملاقات با کارفرما به ایده‌های جدید رسیده و با هم در مورد تکمیل پروژه به توافق می‌رسند. پس رسیدن به ایده جدید نیازمند جستجو، مشورت و کسب اطلاعات جدید است.

 

باور نادرست چهارم: فریلنسرها عاشق تنهایی هستند

شاید کسی که کار ثابت و حضوری را رها کرده و فریلنسر می‌شود، در ابتدای کار از تنهایی لذت ببرد ولی هیچکس همیشه در جزیره تنهایی خودش باقی نمی‌ماند.

علاقمندی به تنهایی یک انتخاب است. زندگی فریلنسری فرصت تنهایی را برایتان فراهم می‌کند ولی تداوم این کار نیازمند تعامل با کارفرما از طریق رسانه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های دورکاری است.  یکی از فواید فریلنسری آزادی عمل برای انتخاب کارفرما و پروژه است. برای این کار هم باید از کنج تنهایی بیروم آمده و با دیگران تعامل کنید.

 

باور نادرست پنجم: فریلنسری، کار موقتی است

چون زندگی فریلنسری فاقد قرارداد کاری ثابت و مادام العمر است، بسیاری از مردم آن را کاری موقت می‌دانند که توان پرداخت هزینه‌های یک زندگی را ندارد. برخی از مشاغل فریلنسری مثل نویسندگی و ترجمه متن، ساخت انیمیشن و طراحی لوگو کارهایی مادام العمر هستند. چون همواره تقاضا برایشان وجود دارد. کسب و کارهای آنلاین رو به رشد هستند و برای اطلاع رسانی و تبلیغ محصولاتشان به محتوا نیاز دارید. تولید این محتوا به فریلنسرها واگذار می‌شود. برخی از شرکت‌های دورکاری هر روز دارای انبوه سفارش‌های ثبت شده برای فریلسنرهایشان هستند.

در نهایت…

شیوع ویروس کرونا، بیش از پیش آزادی عمل همه افراد را محدود کرده ولی فریلنسرهایی که چند سال سابقه کار دارند به راحتی با این شرایط کنار آماده و روش‌های جدیدی را برای پرورش خلاقیت و افزایش انگیزه کاری پیدا می‌کنند. بهره وری فریلنسرها هم با امکان همکاری و تعامل رو در رو در دنیای واقعی افزایش می‌یابد.